دیگه داره دو ماه میشه که با داداش بزرگه در ناراحتی و ناراحتی به سر میبریم... قضیه از این قرار بود ک من میدیدم ناراحته و مرتبم سر توو گوشی هست و خب ما دنبال کیس مناسب براش بودیم یه شب اومدم و فردی رو که مربی ورزشم بهم معرفی کرده بود رو عنوان کنم که یکباره به من پرخاش کرد که من کی گفته این مدلی میخوام! منم حسابی جا خوردم و بعد توو آرامش بهش گفتم: خب اگر کسی رو دوس داری و میخوای به خانواده بگو و برو جلو... امدم...
برچسب : نویسنده : 1because-ramshme بازدید : 76